شراب چشمانت را که چشیدم، دانستم چرا بر من
حرام شده ، خواستم گیلاسی از میِ لبانت بنوشم ترسیدم دردناکتر از چشیدن نگاهت باشد پس از آن گذشتم !
سوزشِ دستم را به روی شعله ی شمعی حس کردم امّا آتشِ آن سوزنده تر از عشقی نبود که قلبم را سوزاند!!!
...
من یا تو؟
سکه دوستی!
بیهوده!
یاد
بهار!
ذهن پنجره!
!
تیغ زمانه!
!!!
!
بی صدا
سر در گریبان!
از جنس خودم!
فصل کشتار!
[همه عناوین(324)][عناوین آرشیوشده]